• هدایت نوآوری از دید مدیریت ارشد
  • «سرمایه‌های انسانی» و «نوآوری»
  • در پیش گرفتن پنج استراتژی در رویارویی با چالش نوآوری: ایجاد فرهنگ نوآوری از طریق ترویج و حمایت از فرهنگ کارآفرینی و ریسک‌پذیری، کاربرد فناوری‌های جدید (محصول، فرآیند، اطلاعات و غیره)، مشاهده، تعامل و تشویق استعداد‌های کلیدی برای پرورش نوآوری، برقراری اتحاد استراتژیک با مشتریان، تامین‌کنندگان یا شرکای کسب‌وکار، پرورش مهارت‌های نوآورانه در میان کارکنان
  • چیزی فراتر از کاربرد تکنولوژی‌های سنتی و تهیه محصولات جدید
  • «نوآوری مطلق»: تعقیب و ترکیب انواع نوآوری‌ها و اجرای آن هم از جنبه «سخت» (فرآیند) و هم از بعد «نرم» (فرهنگ)
  • 9 تفسیر متفاوت از اهداف اجرا و منافع پیاده سازی یک سیستم نظارتی نوآوری در سازمان: تهیه تصویری جامع از فرآیند نوآوری سازمان، تقویت توانایی سازمان برای ایجاد چشم‌اندازی از بازار، اطمینان از درک، کنجکاوی و فروتنی مدیران در تمامی شرایط، کاهش خطر انتخاب دیرهنگام نوآوری،  ارزیابی بهتر تاثیرات آتی فناوری‌های مخرب،  پیوند صریح تکنولوژی و استراتژی کسب‌وکار،  تمرکز بر به چالش کشیدن تجاری‌سازی نوآوری، انتخاب یک مدل هدایت نوآوری مناسب،  ایجاد بستر مناسب برای فعالیت نسل جدید رهبران نوآوری
  • دوراندیشی نسبت به ساختار صنعت، پویایی‌های موجود در زنجیره ارزش
  • تشخیص فشارهای هشداردهنده بر مدل‌های کسب‌وکار فعلی
  •  مدیران ارشد باید مشوق رواج مشاهدات، طرح و تقابل ایده‌ها و به چالش کشیده شدن تمامی فرضیه‌ها به عنوان بخشی از دیالوگ‌های استراتژیک سازمان باشند
  • درگیری فعالانه هیات‌مدیره در هدایت نوآوری
  • کارشناسان بی‌طرف افرادی هستند که سرمایه‌گذاری مستقیم و شخصی در تکنولوژی مورد نظر ندارند. 
  • با رواج بیشتر نوآوری مزیت رقابتی بیشتری از نظر مفاهیم جدید، محصولات نو، خدمات، سیستم‌ها، راه‌حل‌ها یا مدل‌های کسب‌وکار جدید ایجاد شود.
  • استراتژی نوآوری به‌طور ذاتی بخشی از استراتژی کسب‌وکار است
  • در صورت تعیین استراتژی نوآوری اولویت‌های آن باید به صورت گسترده برای تمامی مدیرانی که به نحوی با آن در ارتباط هستند ابلاغ شود.
  • شرکت اینتل نوآوری را در سه واژه تعریف می‌کند: تازگی، ارزش، پذیرش
  • تجاری‌سازی نوآوری؛ به‌طور کلی فرآیندی خطرناک و پرهزینه برای پروژه‌های عظیم
  • تجاری‌سازی نوآوری یکی از وظایف اصلی سیستم هدایت نوآوری است و به‌عنوان فرآیندی موازی در کنار توسعه محصول پیش می‌رود
  • هدایت نوآوری مستلزم تخصیص صریح و شفاف مسوولیت‌های کلی برای نوآوری در همه ابعاد آن اعم از نرم و سخت، پردازش و فرهنگ است
  • مدیران اجرایی نسبت به تربیت نسل جدیدی از رهبران نوآوری اشتیاق دارند. این رهبران، مدیران با استعدادی تلقی می‌شوند که قادر به تفکر در سطح جهانی و اجرای پروژه‌های مختلف در شرایط پیچیده سازمانی هستند
  • این فرآیند از استخدام افراد نوآور که اغلب دارای نشانه‌هایی نظیر حس کنجکاوی و اشتیاق هستند، آغاز می‌شود و با برنامه‌های شفاف نوآورانه با مسیر شغلی مشخص و یک سیستم سازمان یافته رهبری توسط مدیران ارشد ادامه پیدا می‌کند.
  • حفظ نوآوری مستلزم حضور رهبر نوآور و یک سیستم دقیق نظارتی است. یکی بدون دیگری کافی نیست.
  •  نوآوری بدون رهبری ارشد منجر به عدم موفقیت می‌شود.
  • مدیران نوآور بدون فرآیند هدایت مناسب بیش از حد به افراد وابسته بوده و در نبود آنان بسیار آسیب‌پذیر هستند.