- شرایط تجارت رقابتی ایجاب میکند که سازمانها برای رسیدن به نوآوری به استراتژیهای کارآفرینانه روی آورند
- مدیران باید باورهای کارآفرینانه داشته باشند، این باورها در سازمان مورد ارزیابی و قضاوت افراد قرار گرفته و تبدیل به نگرشی کارآفرینانه میشود. به این معنی که همه کارکنان دوست دارند ایدهها و فعالیتهای کارآفرینانه ارائه دهند
- فرهنگ کارآفرینانه میتواند سبب شود سیستم پاداش تغییر یابد، به طوری که صرفا براساس ساعت کار، پاداش داده نشود
- در سازمانی که اعضای آن در ردههای بالا و پایین همواره گوش به زنگ فرصتها بوده و از تغییرات تکنولوژیک به نحو احسن استفاده میکنند و به این مساله نیز توجه دارند که مشتری چه میخواهد و نیازهای او چیست، فرآیند کارآفرینی و نتایج مطلوب آنان به خوبی حس میشود
- باید مدیر ارشد، این چشمانداز را در لایههای مختلف سازمان به صورت یک فرهنگ گسترش دهد، به طوری که سازمان بتواند به صورت خودکار و سیستماتیک به سمت نوآوری پیش رود
- اهمیت فاکتورهای ساختار سازمان، فرهنگ، منابع و قابلیتهای سازمان و سیستمهای پاداش
- هرچه مدیر روابط خود را با کارکنان شفافتر سازد و مواضع خود را نسبت به چشمانداز استراتژیک واضحتر بیان کند، کارکنان به سوی انجام فعالیتهای کارآفرینانه تشویق میشوند و فرصتهای کارآفرینی بیشتری را رصد میکنند
- اتخاذ استراتژی کارآفرینانه پیامدهایی در سطح سازمانی از جمله تقویت قابلیتها و تنظیم استراتژی به همراه دارد
- تمامی ابتکارات کارآفرینانه افراد در جهت اثربخشی بهتر سازمان نخواهد بود
- همانطور که افراد میتوانند دانش و مهارتهای خود را با بهکارگیری اخلاق کارآفرینانه تقویت کنند، سازمانها نیز یاد میگیرند تا تواناییهای خود را با اجرای استراتژی کارآفرینانه بهبود بخشند
- استراتژی کارآفرینی سازمانی، شرکتها را قادر میسازد تا موقعیت استراتژیک بهتری در مواجهه با رقبا انتخاب کنند